قايق كاغذي رو آب داره ميره
من نگاهش ميكنم و گريهم ميگيره
قايق كاغذي ميره و ميدونم
كه برای گريه كردن ديگه ديره
برای گريه كردن ديگه ديره
زندگيم كتابِ مثنوی نبوده
من از اون روزی كه دنيا رو شناختم
زندگيم يه تيكه كاغذ پاره بوده
كه ازش يه قايق كاغذی ساختم
ازش يه قايق كاغذی ساختم
كي برام مونده كه با دستِ محبت
روي سينهم بفشارد عشق و شادي
قایق کاغذی منصور آنپلاگد
چي برام مونده به جز اشكِ ندامت
كه به چشمِ خشكِ من تو هديه دادی
شكلِ مهتاب توي خاطره اسيره
دلم از ديدنِ نيلوفر ميگيره
عكسِ خوبِ كودكي كنارِ بركه
زُل زده به قايق و با اون ميميره
جاده تنها اونورِ بركه نشسته
باز نگاهش به منه، اين منِ خسته
قصه ی مسافر و قصه ی رفتن
قصه ی تلخِ منِ در خود شكسته
كی برام مونده كه با دستِ محبت
روي سينم بفشارد عشق و شادی
چي برام مونده به جز اشكِ ندامت
كه به چشمِ خشكِ من تو هديه دادی…
تکست آهنگ قایق کاغذی منصور
لیریکس آهنگ قایق کاغذی منصور
Ghayeghe Kaqazi Mansour Lyrics